به گزارش فارس، رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم جمهوري اسلامي ایران و چهره ماندگار فلسفه در کانال تلگرام خود نوشت: من از وضع موجود تفکر راضی نیستم و مخصوصاً از غلبه و چیرگی ایدئولوژی بر فلسفه نگرانم.
وی ادامه داد: در این ۱۵۰ سال تاریخ تجدد مآبی نه فقط تحقیق و تفکر کم داشتهایم بلکه در قلمرو پژوهش هم تعداد آثار ممتازمان زیاد نیست بنابراین اگر کسی بگوید در راه تفکر متوقف بودهایم بر او خرده نمیتوان گرفت، اما وقتی میگوید ما توانایی تفکر نداریم باید در سخن او تأمل کنیم.
داوری با اشاره به اینکه شاید مرادش تأکید بر ضعف تفکر و دشواری راه آن باشد یا ممکن است نشانههایی را دیده باشد که بر فروبستگی افق آینده دلالت دارند، افزود: در این صورت مدعی باید این نشانهها و چگونگی دلالت آنها را نشان دهد و بازگوید. البته او میتواند بگوید اگر دیگران بارقه امیدی در جایی از گوشههای افق آینده میبینند آن را نشان دهند. این گفت و شنود اگر مثل همه گفتگوهای مرسوم با وسوسههای ایدئولوژیک از راه تفکر منحرف نشود میتواند مثمر باشد.
رئیس فرهنگستان علوم ایران گفت: گاهی بدبینی نسبت به آینده علم و فلسفه و شعر، ناشی از روحیه بدبین است. این بدبینی را باید در کنار شعارهای توخالی خوشبینان رها کرد تا زمینه قیل و قال رسمی و صوری خالی نباشد و نگویند که ما اهل بحث و نظر نیستیم و از قوه نقد و تحقیق بی بهره ایم.
وی با اشاره به اینکه نکته مهمی که از تأمل در پرسش به نظر میآید این است که تفکر آینده ما باید نسبتی با جهان فعلی و تفکر آن داشته باشد، اظهار داشت: ما بدون درک وضع فکر و تفکر در جهان راه بجایی نمیبریم چنانکه اگر با تفکر گذشته خودمان انس پیدا نکنیم در جهان سرگردان میشویم. من فکر می کنم از ترجمه تفکر هم وقتی میتوانیم درس بیاموزیم که در طریق تفکر وارد شده باشیم.
داوری اردکانی با تأکید بر اینکه ترجمه کاری بسیار مهم و دشوار و خطیر است مگر آنکه الفاظ را ترجمه کنند و به مضمون کاری نداشته باشند که در این صورت ترجمه بیشتر به مشتی یاوه شبیه میشود، توضیح داد: ترجمه خوب تمرینی برای قوت گرفتن زبان است چنانکه ترجمه بد زبان را آشفتهتر میکند.
وی در ادامه افزود: من وقتی به آینده فکر میکنم تجدید عهد تفکر دینی را نشانه امیدوار کننده میبینم اما اینکه فلسفه و تفکر با میزان ایدئولوژی و سیاست سنجیده میشود میتواند چندان مأیوس کننده باشد که هر امیدی را بر باد دهد. گمان نشود که این جمله در تحقیر سیاست گفته شده است. سیاست در عالم کنونی همهکاره است و شاید در این سوداست که مقامی را که در جمهوری افلاطون و سیاست ارسطو داشت، باز یابد اما میدانیم که افلاطون و ارسطو فلسفه و تفکر را با میزان سیاست نمیسنجیدند.
داوری در پایان اظهار داشت: اکنون و در اینجا من کاری به سیاست ندارم بلکه میگویم وقتی با ملاک سیاست در مورد تفکر حکم شود حکم عالم و عامی و عاقل و جاهل و خردمند و سفیه در یک عرض قرار میگیرد.
نظر شما